تیر ۰۵، ۱۳۸۹

سیاست های رژیم علیه زنان محکوم به شکست است


مقامات ریز و درشت جمهوری اسلامی ویژگی های منفی زیادی دارند که فقط یکی از آنها وقاحت است. رئیس دولت همواره ادعا کرده و میکند که رژیم در مدیریت جهان شرکت میکنند. در همین راستا یک مقام رژيم ادعا کرده که "اشتغال زنان ایرانی الگوی مناسبی برای جهان امروز است." او حضور فقط 16 درصد از زنان در عرصه‌ کار را یک دستاورد شمرده و تحقق آنرا ناشی از عنایت رژیم اسلامی به زنان دانست.
بی حقوقی تحمیل شده به زنان و از جمله زنان کارگر و شاغل توسط جمهوری اسلامی امری آشکار است. همین حضور 16 درصدی زنان در عرصه‌ اشتغال خود نمونه‌ برجسته از اعمال اجحاف و تبعیض علیه زنان توسط رژیمی به تمامی مردسالار است. جمهوری اسلامی و بویژه دولت های نهم و دهم منظما زنان را از بازار کار رسمی، که با شبه‌ قانون هائی حمایت می شود، به بازار کار سیاه و فاقد هرگونه پشتیبانی قانونی رانده است. آمارها نشان می دهند که در سال 85 در برابر 18 میلیون مرد رسما شاغل فقط 3 میلیون زن شغل رسمی داشته‌اند. در کنار این تبعیض آشکار در دادن فرصت شغلی به زنان، در بازار کار رسمی میزان بیکاری در میان زنان دو برابر مردان بوده‌ است. طبق همین آمارها فرصت های موجود برای اشتغال زنان بویژه از سال 85 به بعد مداوما در حال کاهش بوده است. برای نمونه اشتغال زنان دیپلمه به بالا در 5 سال گذشته از 97 درصد به 90 درصد کاهش یافته است. این در حالی است که آمار زنانی که دارای تحصیلات دیپلم به بالا هستند روز به روز در حال افزایش بوده است. به عنوان مثال در سال 88 بیش از شصت درصد از 3 و نیم میلیون دانشجویان ایران زن بوده‌اند. گذشته از ازیاد تبعیض علیه زنان، به کارگیری حربه‌ فشار و فریبکاری علیه آنان برای پرداختن به کار خانگی و دور ماندن از بستر اصلی جامعه نیز در حال افزایش بوده است. جمهوری اسلامی از بازنشستگی زود هنگام و نیمه وقت کردن کار زنان نیز به خاطر راندن آنان از بستر اصلی جامعه سود برده است.
روند بیکار سازی و بیرون راندن زنان از بستر اصلی جامعه توسط جمهوری اسلامی دلایل گوناگونی دارد. دو عنصر اقتصاد و سیاست در این مورد نقشی کلیدی بازی میکنند و در میان این دو نیز نقش عامل سیاست بر نقش اقتصاد می چربد. رژیم جمهوری اسلامی درگیر یک بحران رو به افزایش اقتصادی است. این بحران به دلیل وضع بحرانی دنیای سرمایه‌داری و تحریمهای اقتصادی تشدید شده است. بیکاری چند میلیونی و در حال افزایش محصول این وضعیت است. جمهوری اسلامی امیدوار است با تحمیل بیکاری بیشتر بر زنان، مردان شاغل را تا حدودی از خود راضی نگهدارد. در ضمن راندن زنان از اشتغال رسمی و ناچار نمودن آنها به دست زدن به کارهای بسیار کم درآمد در میدان کار غیر رسمی موجب رضایت سرمایه‌داران می شود، سرمایه‌دارانی که در دل این بحران روز به روز از جمهوری اسلامی ناخشنودتر می شوند. در عرصه‌ سیاسی نیز باید اشاره کرد که رژیم طی سالیان گذشته شاهد مبارزه‌ زنان علیه خود بوده است. این مبارزه در تظاهرات ها و کشمکش های یکسال گذشته بسیار برجسته‌تر از هر دوره‌ای بوده است. وجود صدها هزار زن و دختر شجاع در صف مقدم رویاروئی ها با ماموران رژیم در تظاهرات خیابانی جمهوری اسلامی را به این قناعت رسانده تا زنان را از جامعه و از عرصه‌ کار رسمی بیرون براند و با تحمیل فقر و گرسنگی آنها را از پرداختن به امور سیاسی و مبارزاتی باز دارد. در ضمن این رژیم با پیاده کردن طرح های نظیر "حجاب و عفاف" و تقویت مرد سالاری ضمن راضی نگهداشتن مردان مرتجع کوشش کرده حتی آمدن به خیابان و بیرون آمدن از خانه‌ را برای زنان مشکل و مشکل تر سازد.
سیاست منزوی کردن زنان در جامعه‌ کار بسیار مشکلی برای جمهوری اسلامی است. سرنوشت زنان و مردان در جامعه‌ تحت سلطه‌ جمهوری اسلامی بیش از گذشته به هم گره خورده است. تمام کارگران پیشرو و همه‌ مردان آزاده خواهان برابری کامل زن و مرد در عرصه‌های اجتماعی و اقتصادی و رفع کلیه تبعیضات حقوقی و فرهنگی و اجتماعی علیه زنان بوده و برای تحقق آنها مبارزه کرده‌ و می کنند. در ضمن گرایش رادیکال در جنبش زنان با سمت گیری سوسیالیستی می کوشد با نجات دادن جنبش زنان از دست نخبگان لیبرال و از طریق جلب توده‌ زنان به مبارزه تحقق مطالبات مذکور را تسهیل کند. در ضمن تلاش برای تحقق این مطالبات در دل مبارزات توده‌ای و آزادیخواهانه‌ سال گذشته تقویت شده است. در کنار این عوامل مثبت، ضعف دایما در حال افزایش جمهوری اسلامی و گرفتار آمدن آن در چنبره‌ بحرانهای سیاسی و اقتصادی بستری را میسازند که می توانند شکست سیاست های ضد زن جمهوری اسلامی در زمان کوتاه‌تری رقم بزنند.
با تشدید مبارزه علیه نظام سرمایه‌داری و رژیم خدمتگزار آن می توان کاری کرد که سیاست های ضد زن جمهوری اسلامی زودتر از حد انتظار به شکست کشانده شود. برای اینکار باید گرایش لیبرالی و نخبه‌گرا در جنبش زنان تضعیف شده و گرایش رادیکال و سوسیالیستی در آن تقویت گردد. لازم است با مبارزه علیه فقر و بیکاری در کل جامعه ترتیبی داد تا زنان مجبور نشوند با کمترین دستمزدها و محرومیت از تمام حقوق برای کارفرماها جان بکنند و نائی برای پرداختن به مبارزه‌ سیاسی در آنان باقی نماند. باید در کنار تلاش برای سازمان دادن زنان و مردان کارگر در تشکل های طبقاتی و سیاسی تواما برای سازمان دادن توده‌ای زنان در تشکل های ویژه‌ خودشان نیز کوشید. جمهوری اسلامی برای نجات حیات ننگین خود زنان را از هر نظر زیر فشار گذاشته و با فریبکاری می کوشد بی حقوقی های آنان را دستاورد جلوه دهد. وظیفه‌ کمونیست ها و کارگران پیشرو این است که این رژیم خدمتگزار سرمایه‌ را درست در همین جا با شکست مواجه سازند.

گفتار روز تلويزيون كومه له
5 تیر ماه 1389
26 ژوئن 2010
سايت حزب کمونیست ایران http://www.cpiran.org/
سايت کومه له http://www.komalah.org/old/farsi/index.htm
سايت پيام http://www.payam.nu/

هیچ نظری موجود نیست: