خرداد ۰۳، ۱۳۸۹

سوسیالیسم یا بربریت در حاشیه فجایع تراژدیک مردم غزه

سوسیالیسم یا بربریت در حاشیه فجایع تراژدیک مردم غزه

حامد سعیدی

بیش از 20 روز از حملات گسترده دولت اسرائیل به نوار غزه میگذرد. تاکنون در پی این حملات بیش از 6 هزار نفر کشته و مجروح شده اند. از یک طرف حملات هوایی و زمینی ارتش اسرائیل با موشکهای مدرن و تانکهای زره ای و ادامه محاصره اقتصادی مردم فلسطین، از طرف دیگر پرتاب موشک از سوی نیروهای حماس به خاک اسرائیل، بیش از پیش سیاستهای جنگ افروزانه و بربریت دولتهای سرمایه داری و ارتجاع مذهبی را به نمایش میگذارد.
حملات پی در پی و ادامه محاصره و بستن مرزهای فلسطین و عوارض آن منجر به قتل، آوارگی، بی خانمان شدن، کمبود مواد غذایی و سوختی، کمبود وسایل بهداشتی و دارو در بیمارستانها و .... شده است. کودکان ، زنان و مردمان بی دفاع و غیر مسلح قربانیان اصلی این فجایع غیر انسانی هستند و مدام بر قربانیان این واقعه تراژدیک افزوده میشود. دولت اسرائیل بنا به موقعیت کنونی خود در منطقه و برای پیشبرد اهداف شوم خود، دست به کشتار وحشیانه مردم بی دفاع فلسطین زده است. فجایع ببار آمده توسط دولت اسرائیل در موقعیتی است که اولا: این دولت در آستانه انتخابات و برای جبران و توجیه شکستی که سال پیش در پی جنگ یک ماهه با حزب الله به دنبال داشت، اتوریته نظامیش زیر سوال رفته و زیر آماج حملات گسترده ای مابین ناسیونالیسم یهودی قرار گرفته بود. دوما: دولت اسرائیل با کشتار وحشیانه مردم غزه، تلاش می‌کند که آنها را وادار به عقب نشینی از خواست و مطالبات حق طلبانه و انسانی چند دهه خود کرده و مثل همیشه مبارزات و اعتراضات آنها را سرکوب کند که پرتاب راکتهای گروه حماس و تند روی آن را توجیه گر پیشبرد اهداف سیاسی و نظامیش می‌داند.
وجود نیروهای ارتجاعی حماس که بهانه ای است برای اعمال سیاستهای وقیحانه دولت اسرائیل علیه مردم فلسطین، بیانگر این است که از یک سو وجود جریانات ارتجاعی و اسلامی که ریشه در عملکرد سیاسی و اقتصادی نظام سرمایداری جهانی و فساد اداری و سیاسی حاکمان فلسطین، از طرف دیگر فقدان یک آلترنایو چپ و سوسیالیستی نیرومند در سازماندهی اعتراضات مردم حق طلب، عملا زمینه واقعی عروج و رشد نیروهای ارتجاعی را فراهم آورده است.
اینک جلو چشم همه و مدعیان آزادی و دمکراسی ، مردم رنج دیده فلسطین به شیوه وحشیانه و غیر انسانی سلاخی و کشته میشوند و دولت آمریکا هم با صدور رای ممتنع خود بر ادامه یا پایان این جنگ خانمان سوز، عملا به دفاع از رژیم اسرائیل برخواسته و بیش از هر زمانی رسوایی خود را به جهانیان اثبات کرد. سالیان مدیدیست که بحران فلسطین تمام شدنی نیست و مدام به بهانه های واهی زیر حملات شدید ارتش اسرائیل با کمک امپریالیسم جهانی، کودکان و زنان را کشته، آواره و در فقر و گرسنگی نگه میدارند. پایان دادن به اعمال بربرمنشانه نظام سرمایه داری، فقط با به میدان آمدن و پیشروی طبقه کارگر و جنبشهای رادیکال اعتراضی و اجتماعی به رهبری مبارزین سوسیالیست امکان پذیر خواهد بود.

زمنیه های واقعا موجود پیشروی جنبش سوسیالیستی
از یک سو در پی حملات دولت اسرائیل و فجایع به بار آورده منجر به اعتراضات گسترده ای در اقصی نقاط جهان گشته و صدها هزار نفر از اتحادیه های کارگری ، احزاب و سازمانها وانسانهای آزادیخواه و رادیکال و سوسیالیست در اعتراض به این اعمال وحشیانه و غیر انسانی پا به میدان نهاده اند و حضور اعتراض آمیز خود را نسبت به این فجایع نشان داده اند. و خواستار توقف سریع و بدون قید شرط جنگ و پایان دادن به محاصره و تحریم مردم بی دفاع فلسطین شده اند و شدیدا این کشتار وحشیانه را محکوم کرده اند. اقدام متحدانه کارگران عرب و یهودی در اعتراض به این شرایطی که مردم فلسطین در آن قرار گرفته اند، نشان از بالا بودن سطح اگاهی و درمیدان بودن حرکت اعتراضی در اسرائیل نسبت به اعمال بربر منشانه دولتهای سرکوبگر سرمایه داری میباشد.
از سوی دیگر: بعد از فروپاشی بلوک شوروی و پایان جنگ سرد از سوی دولتهای سرمایه داری جهان بانگ " نظم نوین جهان"ی و " پایان تاریخ " سرداده شد، اما دیری نپاید که عملکرد نظم نوین جهانی خود را در لشکرکشی و جنگ و خونیری در عراق و افغانستان و فلسطین، یورش وسیع به سطح معیشت طبقه کارگر و مردم زحمتشکش جهان و عروج ارتجاع مذهبی، قومی، فاشیستی، نمایان گشت و بیش از هر زمانی ادعای دمکراسی خواهی سرمایه داری جهانی رنگ باخته تر شد.
فقر و گرسنگی، بیماری، نبود مسکن و عدم دسترسی به ابتدایی ترین نیازهای انسانی اکثریت توده های مردم جهان که ناشی از استثمار و به غارت بردن ثروت جامعه از سوی طبقه حاکم بر جامعه است و متعاقب آن سالانه میلیونها کودک و زن و مرد از گرسنگی و ... از پایی در میایند و قربانی نظام بربری سرمایه داری خواهند شد. بحران سرمایه داری جهانی که خصلت گسست ناپذیر سیستم سرمایه داریست و اخیرا تمام وجود نظم سرمایه را تنیده و کم کم تمامی سیستم جهانی را در بر میگرد. تاثیرات مخرب این بحران عملا بر سر طبقه کارگر و مردم زحمتکش جهان فرو میریزد. سرمایه داری جهانی برای مقابله با آن به شیوه وسیعتری به طبقه کارگر حمله خواهد کرد. اولین گام این یورش بیکارسازی میلیونی در سطح جهانی بیشترین ضربات به سطح معیشت طبقه کارگر را به دنبال خواهد داشت، یورش به دستمزد روزانه طبقه کارگر، گرسنگی و فلاکت به سرعت رو به فزونی میرود و جان مردمان بیشتری را میگیرد، سطح رفاهیات اکثریت توده های فقیر جامعه را تا پایین ترین سطح خود تنزل میدهند. در کل باید گفت شکاف طبقاتی بیش از پیش افزایش خواهد یافت. در کنارش برای کسب بیشرین سود و مقابله با فروپاشی و کمترین ضرر، سرمایه داری تمام تلاش خود را به کار میگیرد که کل ثروت و منابع طبیعی را تحت هژمونی خود قرار دهد و از هر راهی جهت کسب آن کوتاهی نخواهند کرد. جنگ ، کشتار و به خون کشیدن مردمان بی دفاع، زنان و کودکان، گرسنه نگه داشتن آنان و در ادامه به برده گرفتن طبقه کارگر ومردم زحمتکش از هدف واقعی بورژوازی جهانی میباشد.
در این بحبوحه و هجوم تمام عیار سرمایه به طبقه کارگر و مردم زحمتکش، تنها راه مقابله نیروی واقعا موجودی که بیشترین تاثیراتش را به دوش خواهد کشید طبقه کارگر خواهد بود. طبقه کارگر همانطور که در رسانه های خبری به چشم میخورد در اثر عملکرد سیاستهای سرمایه داری دست به اعتراض و اعتصابات پی در پی میزنند. سرمایه در صدد است طبقه کارگر را به شیوه مدرن استثمار و برده وار به کار گیرد. درکل باید گفت مبارزات چند قرن اخیر طبقه کارگر و دستاوردهای کسب شده را، بورژوازی جهانی در صدد است از آنان بگیرد . طبقه کارگر هم بی تفاوت نخواهد نشست و از هر امکانی جهت مقابله با آن به پا میخیزد. اعتصاب و اعتراض و کنترل کارخانه ها از سوی طبقه کارگر در اقصی نقاط جهان در سطح نسبتا خوبی در میدان مبارزه بوده است. اما اینکه سرمایه داری این ظرفیت را در خود میبیند که به هر شیوه ای که بخواهد دست به کشتارکودکان، زنان و مردم بی دفاع جهان بزند، طبقه کارگر را گرسنه و در فقر نگه دارد، به رشد نیروهای بنیادگرایی مذهبی و قومی کمک کند، تنها درغیاب یک جنبش نیرومند سوسیالیستی این امکان را به دست خواهد آورد.
برای مقابله وسیع و مبارزه برای احقاق حقوق انسانی مردم زنج دیده جهان تنها با نیروی متشکل و نیرومند طبقه کارگر و جنبشهای رادیکال و سوسیالیستی امکان پذیر خواهد بود. سیستمی که جنگ افزارهای مدرن را به کار میگیرد که مردم را سلاخی و به خون بکشد، تنها از طبقه کارگر و مبارزات رادیکال و اعتراضی توده ای جهانی بر خواهد آمد که با اعتصاب، اعتراض و به میدان آمدن سازمانیافته خود در تقابل با جنگ قرار بگیرد. تنها از جنبشی متشکل از کارگران و اقشار گوناگون رادیکال جهان بر می آید که برای کسب نیازهای انسانی و رفاهی خود و جامعه، به مقابله با سرمایداری به پا خیزد. اگر چه جنبشهای اجتماعی و کارگری تا حدودی در میدان مبارزه بوده و در تلاش برای پیشروی هر چه بیشتر خود مبارزه کرده، اما بدون سازماندهی و متشکل کردن اعتراضات و اعتصابات در سطح جهان و پیوند عمیق مابین جنبشهای اعتراضی و اجتماعی امکان اینکه به این بربریت سرمایداری پایان دهد، اگر نگوییم غیر ممکن باید گفت مشکل خواهد بود. سازماندهی و گسترش هر چه بیشتر مبارزات اجتماعی و طبقاتی را مبارزین رادیکال و سوسیالیست باید به دوش بکشند. اکنون که لیبرالیسم جهانی بعد از بحران اخیر سرمایداری و رسوایی و پوچ بودن ادعاهایشان ، بیش از هر زمانی رنگ باخته است و این سوسیالیسم است که از نظر سیاسی دارای چنین ظرفیتیست که بتواند سوسیالیسم را هم از نظر سیاسی و هم از نظر اجتماعی به معنای واقعی به یک جنبش نیرومند تبدیل کند.
برای پایان دادن به کشتار مردم بی دفاع، زنان و کودکان فلسطین، پایان دادن به فقر و گرسنگی، جنگ و خونریزی، افشای سیاستهای شوم و بربرمنشانه دولتهای سرکوبگر سرمایه داری همچون اسرائیل و ... را باید فعالین سوسیالیست عملا و در سطح وسیعی به میدان بیایند و از هر امکانی جهت اتحاد و سازماندهی طبقه کارگر و جنبشهای اعتراضی و اجتماعی برای مقابله با کشتار و بربریت سرمایداری گام بردارند. پیوند عمیق و ناگسستنی فعالین سوسیالیست با جنبشهای اجتماعی، در رهبری کردن خواست و مطالبات رادیکال و حق طلبانه توده های مردم امکان پذیر خواهد بود. اعتراض گسترده در سطح جهانی در مقابله با جنگ، خونیریزی مردم غزه وحشیگیری سرمایه داری یا در یک کلام" جنبش جهانی ضد جنگ " و پیوند آن با جنبش کارگری و سوق دادن و پیوند آن به یک جبنش همه جانبه ضد کاپیتالیستی اکنون زمنیه های عینی را در خود فراهم آورده است. و تشدید هر چه بیشتر مبارزه و اعتراضات اجتماعی و طبقاتی در سطح وسیعی امکان مقابله با سرمایه داری را خواهد داشت و تنها با پیشبرد و به پیروزی رساندن این حرکتها و اعتراضات اجتماعیست که میتوان در یک پروسه مبارزاتی به عمر نظام سرمایه داری پایان داد.
در آخر باید گفت تنها در غیاب یک جبنش نیرومند کارگری و سوسیالیستی است که بربریت سرمایه داری و ارتجاع مذهبی، قومی و فاشیستی دست بالا را پیدا خواهند کرد، پس برا ی مقابله با جنگ و کشتار مردم بی دفاع جهان و بربریت سرمایه داری و ارتجاع مذهبی در هرچه نیرومند تر کردن جنبش رادیکال و سوسالیستی بکوشیم.


17 Jan 2009
28دی ١٣٨٧

هیچ نظری موجود نیست: