شهریور ۲۳، ۱۳۸۹

اطلاعیه کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران در مورد گسترش فقر و فلاکت اقتصادی



فقر و فلاکت اقتصادی در ایران هر روز ابعاد تازه ای پیدا می کند. سیر صعودی قیمت مایحتاج اولیه، زندگی کارگران و دیگر مزدبگیران و اقشار تهیدست جامعه را در تنگنا قرار داده است و هر روز شمار بیشتری از خانواده های کارگری و کم در آمد جامعه را به زیر خط فقر مطلق می راند. خط فقری که تنها به معنای پایین آمدن استانداردهای زندگی نیست بلکه به معنای گرسنگی و نرسیدن کالری لازم به بدن انسانها و دست و پنجه نرم کردن کودکان با انواع بیماریهای ناشی از سوء تغذیه است. اینها در شرایطی است که هنوز قانون هدفمند کردن یارانه ها به اجرا در نیامده است. با اجرای این قانون فقر و گرانی ابعاد بی سابقه تری پیدا خواهد کرد.
ده روز مانده به زمان اجرای قانون حذف یارانه ها، وزارت بازرگانی رژیم جمهوری اسلامی اعلام کرده که در اولین گام، یارانه نان را حذف می کند. هم اکنون آرد یارانه ای کیلویی ۷۵ ریال (هفت و نیم تومان) و آرد آزاد کیلویی ۴۰۰۰ ریال (چهارصد تومان) در اختیار نانوایی ها قرار می گیرد. با حذف سوبسید آرد و نان دو نرخی بودن آرد کیلویی ۷۵ ریالی به نرخ یارانه ای و حدود چهار هزار و پانصد ریالی به نرخ آزاد پایان خواهد یافت.
بر طبق محاسباتی که به عمل آمده فقط با حذف سوبسید آرد و نان میزان جمعیتی که در شهرها در زیر خط فقر قرار خواهند گرفت به 70 درصد خواهد رسید که وضع 45 در صد از آنها از وضع کنونی به مراتب بدتر خواهد شد. اینها در حالی است که همه می دانند که نان تنها کالایی نیست که با خذف سوبسیدها قیمت آن چندین برابر بالا می رود. بر طبق گزارشات در همین یک ماه اخیر و قبل از زمان اجرای حذف یارانه ها توزیع قبوض برق و بالا رفتن هزینه سرسام آور مصرف برق مردم استانهای شمالی کشور و تهران را شگفت زده کرده است. قیمت مواد سوختی مانند نفت، بنزین، گازوئیل و گاز هم با حذف سوبسیدها چندین برابر خواهد شد و بطور شتابان بطرف نرخ های بین المللی انرژی صعود خواهد کرد. بالا رفتن قیمت برق و سوخت افزایش هزینه حمل و نقل و قیمت همه کالاهای تولیدی در داخل را بهمراه خواهد داشت.
با این وضف اگر تاکنون مردم ایران تنها با آثار روانی تصویب قانون حذف سوبسیدها روبرو بودند، اکنون در آستانه اجرای این طرح قرار گرفته اند. اگر تصویب این قانون یک اعلام تعرض آشکار به سطع معیشت خانواده های کارگری و اقشار کم در آمد جامعه بود، اجرای آن به معنای تحمیل یک شرایط دهشتناک اقتصادی است.
جمهوری اسلامی در حالی مردم ایران را در آستانه اجرای قانون حذف یارانه ها قرار داده است، که بحران و ورشکستگی اقتصادی و تعطیلی پی در پی کارخانه ها و مراکز تولید هر روزه خیل بیشتری از کارگران را از کار بیکار کرده به اردوی میلیونی بیکاران می راند. برخی از مهره های خود رژیم به وجود 5 میلیون بیکار اقرار می کنند. اگرچه حداقل دستمزدها 303 هزار تومان در ماه تعیین شده است اما در بیشتر کارگاههای کمتر از ده نفر که از شمول قانون کار خارج هستند، دستمزدها بسیار پایین تر از این میزان است. ده ها هزار معلم حق التدریس هم اکنون در معرض خطر اخراج قرار دارند و اعتراض و مبارزه ده ها هزار تن دیگر از جامعه معلمان ایران به نتیجه نرسیده است.
در این شرایط سران ریز و درشت رژیم دست به دست هم داده اند و تحریم های اقتصادی دولت های غربی را عامل اصلی فقر و فلاکت عمومی معرفی می کنند. امام جمعه ها و دیگر کارگزاران رژیم به خط شده اند تا تداوم بیکارسازی ها، تورم و گرانی و دستمزدهای چند برابر زیر خط فقر را به پای تحریم های اقتصادی بنویسند. البته این از پیامد سیاست ضد انسانی محاصره اقتصادی ایران توسط آمریکا و دیگر قدرت های امپریالیستی است که با اعمال تحریم ها، از یک طرف موجبات تشدید بحران موجود و فقر و گرانی کنونی را فراهم آورده و از طرف دیگر این امکان را به سران جمهوری اسلامی داده اند تا عوامفریبانه بحران و فقر و فلاکتی را که خود رژیم اسلامی طی سه دهه حاکمیت، عامل و مسبب اصلی آن بوده به بهانه تحریم اقتصادی غرب توجیه کند. سران رژیم آگاهانه تحریم های اقتصادی دولت های غربی را عامل اصلی فقر و تورم و گرانی معرفی می کنند تا بلکه از این طریق بتوانند جلو اوج گیری خشم و انزجار عمومی از تداوم حاکمیت سیاه رژیم را بگیرند و نفرت و اعتراض مردم را متوجه دشمن خارجی در بیرون مرزها بنمایند.
اصلاح طلبان حکومتی در ارتباط با این بحران ویرانگر اقتصادی و تاثیر مستقیم آن بر زندگی و معیشت مردم خفه خون گرفته و حرفی برای گفتن ندارند. اینها در زمانی که خودشان در اریکه قدرت بودند از برنامه ریزان اقتصاد جنگی، ریاضت اقتصادی، و سپس از گردانندگان سیاست خصوصی سازی، بیکارسازی های گسترده، حذف سوبسیدها، حذف کارگاههای کوچک از شمول قانون کار به پیروی از مراکز مالی جهانی بودند.
اپوزیسیون بورژوازی لیبرال و لائیک ایران هیچ آلترناتیو و راه حلی برای خلاصی کارگران و توده ستمدیده ایران از چنگال این بحران ویرانگر اقتصادی ندارند. لیبرالیسم بورژوائی ایران از همان برنامه های اقتصادی نئولیبرالی رایج در سطح جهان پیروی می کند که اجرای این برنامه ها حتی در کشورهای سرمایه داری که به لحاظ سیاسی و اقتصادی در مقایسه با ایران از موقعیت با ثبات تری برخوردارند غیر از سیه روزی بیشتر برای کارگران و اقشار تهیدست جامعه چیزی بدنبال نداشته است.
کارگران و اکثریت مردم ایران که بار گران عوارض بحران سرمایه داری ایران را به دوش می کشند و آثار ویرانگر آن را هر روزه در چهره فرزندان خود مشاهده می کنند راهی جز مبارزه مستقیم با رژیم جمهوری اسلامی برایشان باقی نمانده است. رژیم جمهوری اسلامی کارد را به استخوان رسانده است. رژیم راههای عقب نشینی را از قبل بسته است، فقط باید ایستاد و مقابله کرد، باید با تعرض متقابل رژیم را وادار به عقب نشینی کرد. کارگران و توده های مردم در جریان اعتراض و مبارزه یک سال و نیم اخیر خود، آنقدر آزموده شده اند تا با تشخیص موقعیت فعلی و با پیکار علیه فقر و گرسنگی وارد فاز و مرحله جدیدی از مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی شوند. اگر تاکتیک جنگ و گریز خیابانی کارائی خود را در مقابله با توحش لجام گسیخته رژیم از دست داده است، اعتصاب عمومی آن تاکتیکی است که می تواند نیروهای دشمن را زمین گیر کند، ظرفیت و توان نیروهای سرکوبگر رژیم را بی اثر نماید و رژیم را از ادامه تعرض به زندگی مردم باز دارد. اگر مردم یک محله، یک شهر، و چند استان تصمیم بگیرند که هزینه برق و آب را پرداخت نکنند، رژیم راهی جز کنار گذاشتن اجرای قانون حذف یارانه ها نخواهد داشت. تلاش برای متحد کردن مبارزات پراکنده کارگران حول خواست افزایش دستمزدها و تامین بیمه بیکاری امری عملی است.
همه شواهد نشان می دهد که کاسه صبر مردم لبریز شده است و عوامل و زمینه های یک جنبش توده ای علیه فقر و فلاکت اقتصادی فراهم آمده است. این اوضاع فلاکتباری که رژیم به کارگران و اکثریت جامعه تحمیل کرده است بطور اجتناب ناپذیری به طرف خیزش های توده ای می رود. نیروهای کمونیست و چپ و رادیکال و شبکه فعالین سوسیالیست جنبش کارگری و دیگر جنبش های اجتماعی با درک این موقعیت می توانند نقش تعیین کننده ای در سازماندهی این جنبش توده ای ایفا کنند. فعالین و هواداران حزب کمونیست ایران باید تلاش کنند که در پیشاپیش مبارزه مردم علیه فقر و فلاکت اقتصادی قرار بگیرند.

سرنگون باد رژیم جمهوری اسلامی
زنده باد آزادی، برابری، حکومت کارگری
زنده باد سوسیالیسم
کمیته مرکزی حزب کمونیست ایران
شهریور 1389
سپتامبر 2010

هیچ نظری موجود نیست: